شهید جواد شعبان زاده

شهید جواد شعبان زاده نام پدر : مهدی تاریخ تولد :1335/01/16 تاریخ شهادت : 1360/06/09 محل شهادت : مسجد جامع بابل وضعیت تاهل : مجرد یگان : سپاه بابل نوع عضویت : بسیج تحصیلات : دیپلم کد شهید : 5284 موضوع شهادت : ترور نحوه شهادت : اصابت تیر مستقیم گلزار : آرامگاه معتمدی تاریخ تدفین : 1360/06/09

ادامه مطلب

صمد صالح طبری ، سردبیر هفته نامه بابل نامه
ترور در بابل همزمان با ترور شهیدان رجایی و باهنر در ۸ شهریور سال ۶۰
یکشنبه ۸ شهریور ۶۰ ؛
ساعت ۱۱ صبح امروز ۴ تن از برادران مسلمان و مذهبی عضو ستاد حزب الله بابل که با موتور سیکلت در خیابان کمربندی شرقی و حوالی میدان شهید کشوری بابل در حرکت بودند، توسط سرنشینان یک دستگاه اتومبیل پیکان زرد رنگ حامل ۵ مرد مسلح به کلت و اسلحه ژ ۳ از پشت به رگبار گلوله بسته شدند که ۲ تن از برادران حزب اللهی به اسامی محمد محسن پور معروف به محمد فلسطینی و علی برزگر شهید و دو نفر دیگر به نام های قاسمی و خلیل احمدپور نیز مجروح شدند.
 (محسن پور در همان لحظه ترور شهید و برزگر ساعت ۳ بعد از ظهر در بیمارستان شهید شدند)

تروریست ها پس از این حمله ناجوانمردانه متواری شدند ، یک راننده تاکسی که شاهد این حادثه بود با اتومبیل خود به تعقیب تروریست ها می پردازد و در نزدیکی سالن پیشاهنگی بابل راه را بر آنان می بندد. در این زمان یکی از تروریست ها با شلیک چند گلوله به طرف راننده تاکسی به نام جواد شعبان زاده، وی را به شهادت می رساند.
(در حال تعقیب و گریز در کوچه دکتر محلوجی ۳ گلوله  به سینه راننده تاکسی اصابت کرد)
 ضارب  با شلیک چند تیر هوایی از خیابان برادران سپهری به طرف خیابان مسجد جامع  پا به فرار می گذارد، اما در اثر تعقیب و رشادت مردم مسلمان و مبارز بابل، تروریست ضارب در حالی که با کلت کالیبر ۲۴ ، قصد تیراندازی به سوی مردم را داشت، توسط اهالی در خیابان مسجد جامع دستگیر و تحویل کمیته مرکزی بابل شد.

*****

خواهر شهید : در نیمه شعبان تابستان 1357 که ما در مشهد به سر می بردیم به طرف باغ نادر در حال حرکت بودیم که متوجه شدیم راهپیمایی در حال شکل گرفتن است. مردم شعار می دادند که امام ، امامزاده است ، پاک و مطهر است ، شاه زنا زاده است که ناگهان تیرباران شد و گاز اشک آور زدند. او به ما گفت : در میان دود و گاز پنهان شویم  تا ما را نبینند و همچنین  در حرم امام رضا (ع)  هم که تظاهرات شده بود شرکت داشتند هنگامی که او را دستگیر کردند گفت: من زائر هستم و با این کار از دست مأمورین نجات یافت.
شهید از لحاظ اخلاقی و رفتاری بسیار فروتن و متواضع و مهربان بودند. دارای حجب و حیا در برابر پدر و مادر و نامحرم بودند. امانتدار خوبی بودند، چیزی از کسی به امانت می گرفتند بدون هیچ کم و کاستی به صاحبش بر می گرداند. در برابر سختیها بسیار صبور و مقاوم بودند. هرگز دروغ نمی گفتند. وفای به عهد داشتند. دارای صفا و صمیمیت بودند.
رئیس انجمن اسلامی و بسیج تاکسیرانی شده بود.
چند ماه قبل از شهادتش همراه چند نفر از انقلابیون شهر بابل، پیاده به زیارت امام راحل رفتند. روحیه انقلابی برادرم تا این حد بود که پیاده از بابل به تهران برود.
به هر حال وقتی که منافقین در اواخر خرداد سال 60 شروع به ترور و عملیات مسلحانه کردند، شهر بابل هم از شرارتهایشان در امان نماند.
هشتم شهریور 60 بود که منافقین به منطقه چهارشنبه پیش بابل، روبروی امامزاده عبدالله آمده بودند تا یکی از انقلابیون به نام مشهدی آقای آقاجانی که در بسیج فعالیت می کرد را ترور کنند، اما مردم متوجه شدند و آنها فرار کردند.
درنهایت جواد را مقابل کوچه بیمارستان یحیی نژاد به شهادت رساندند.

مادر شهید این طورمی گوید: پسرم جواد نفر اول کنکور رشته مهندسی و راه و ساختمان بود. او قبل از شهادت، با پیام امام راهی جبهه شد. می گفت جبهه هم دانشگاه است. با حضورم در مناطق عملیاتی انگار که دارم درس می خوانم.

 

ویدئوها

صداها

کاربران آنلاین3
بازدیدکنندگان امروز 55
بازدیدکنندگان دیروز 212
کل بازدید ها 753987